Rss
Logo
تمسرا
نويسندگان
درباره ما

سینا فروتن ٍ به وبلاگ من خوش آمدید your welcome اهلا وسهلا
ایمیل : sina.jon12@yahoo.com

به نام انکه قوه ی اندیشه را به ما عطا کرد تا اگر بخواهیم دانایی را به ما هدیه کند.
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 7
بازدید کل : 159260
تعداد مطالب : 216
تعداد نظرات : 24
تعداد آنلاین : 1



لينکستان
» خرید عینک آفتابی
» خرید شارژ ایرانسل
» مدرسه نمونه شهید امیر اسدی گنبد کاووس
» فتو امان(عکس های ورزشی)
» سامانه ارسال پیامک انبوه
» فیلم های اموزشی برای دانش اموزان
» پاسخگو سئوالات دینی
» بانک وبلاگ های اموزشی
» آموزش دروس مطالعات علوم اجتماعي
» فیش حقوقی فرهنگیان
» اموزشی
» قران ودینی
» ریاضیات راهنمایی
» هر چی میخوای هست فقط بیا تو
» اخبار بازیها
» جوک اسمس مطالب طنز
» سرو وسپید
» ماهری
» اسمس جدید
» اخبار هنر مندان عرب
» تکناز2
» فدراسیون جهانی تاریخ وامار فوتبال
» ارسال اسمس رایگان
» بنر حرفه ای(رایگان)
» zart
» شبکه اموزش
» مستر دانلود
» دانلود ستان
» دانلود فیلم
» سایت افسانه دونگ یی
» دانش ودانستنی های فوتبال
» جامعترین سایت رزشی
» گنبد پایتخت والیبال ایران
» اموزش حر فه وفن
» هر چی بخوایین..
» سایت یوفا(فارسی)
» ردیاب ماشین
» جلوپنجره اریو
» اریو زوتی z300
» جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان 3Bnemoneh و آدرس tiktak2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ADS
دسته بندی : <-PostCategory->

 

 

       آرامگاه کوروش در میان آب سد سیوند!

 

  اگر کـــوروش سر آرد بــاز از خــاک

                                           چه گویـیمش که ایــرانش چه کردیم؟

  جوابش را چه گوییم گر که پــرسد

                                           سرا و تــخـت جمشیدش چه کردیم؟

  اگــر نــامی ز ما پرسد چـــه گوییم؟

                                           اصـالـت های نــام ایـرانی چه کردیم؟

  اگر پــرســد ز گــفــتــار و ز رفـتــار

                                           بگوییم پـنـدار نـیکمان را چــه کـردیم؟

  اگر بــیــنــد زمانی نــقــش رسـتم

                                          بگوییم نــقــش رستـــم را چه کردیم؟

  اگـــر بـیـنـد مـــزار خــویــشــتن را

                                          بــگــویـیـمش مـــزارش را چــه کردیم؟

  بـــزرگـی داد کــوروش این زمین را

                                          زمــیــنــش را زمـــانــش را چه کردیم؟

  نبیند کــاش کـــوروش این زمان را

                                         که با کـیـشـش و آیـیـنـش چـه کردیم

  بمیریم بــی صــدا در خــود بمیریم

                                         که آرمـانـش هـم ایـرانش را چه کردیم

                                                          




برچسب‌ها: <-TagName->

  • نويسنده : سینا فروتن
دسته بندی : <-PostCategory->

 آرام بخواب کوروش!

دشمنان فرزند نمایت
تشنگی خاک به معرفت را
در آب غرق خواهند کرد

آوازه ات اگر چه بلند
و فرامین ات اگر چه جهانی
اندیشه هایت اگر چه انسانی
اما خصم بداندیش ات
حتی به سهم ناچیز تو

بقیه شعر در ادامه مطلب …

 

از دنیای خاکی هم رحم نمی کند
آرام بخواب کوروش!
اگر دو هزار و پانصد سال
آسمان آبی
به تماشای مقبره ات می بالید
از این پس
آبی آب، تو را در آغوش خواهد کشید
آرام بخواب کوروش!
اگر روزی دختران و زنانت را
با حقارت و اسارت
در بیابانهای خشک و سوزان
به نمایش میگذاشتند
امروز نیز آن تاریخ
در بیابانهای زرق و برق گرفته
تکرار میشود
آرام بخواب کوروش!
اگر روزی بیگانگان
خاکت را به توبره میکشیدند
امروز سفیران غم و نکبت
خود این کار را میکنند…
چه سر گذشت غم انگیزیست کوروش!
فرزندان بی انصافت
مهربانی تو را کجا جا گذاشته اند؟
گویا فراموش کردن
ندای جهانی صلح تو
برای فرزندانت
آسانتر از گردن نهادن
به خشم تمدنسوزان بوده است.


برچسب‌ها: <-TagName->

  • نويسنده : سینا فروتن
دسته بندی : <-PostCategory->

 وصيت نامه داريوش كبير

 

اينك كه من از دنيا مي روم، بيست و پنج كشور جز امپراتوري ايران است و در تمامي اين كشورها پول ايران رواج دارد و ايرانيان درآن كشورها داراي احترام هستند و مردم آن كشورها نيز در ايران داراي احترامند، جانشين من خشايارشا بايد مثل من در حفظ اين كشورها كوشا باشد و راه نگهداري اين كشورها اين است كه در امور داخلي آن ها مداخله نكند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد .

اكنون كه من از اين دنيا مي روم تو دوازده كرور زر در خزانه داري و اين زر يكي از اركان قدرت تو مي باشد، زيرا قدرت پادشاه فقط به شمشير نيست بلكه به ثروت نيز هست. البته به خاطر داشته باش تو بايد به اين خزانه بيفزايي نه اين كه از آن بكاهي، من نمي گويم كه در مواقع ضروري از آن برداشت نكن، زيرا قاعده اين زر درخزانه آن است كه هنگام ضرورت از آن برداشت كنند، اما در اولين فرصت آن چه برداشتي به خزانه بر گردان .

مادرت آتوسا ( دختر كورش كبير ) بر گردن من حق دارد پس پيوسته وسايل رضايت خاطرش را فراهم كن .

ده سال است كه من مشغول ساختن انبارهاي غله در نقاط مختلف كشور هستم و من روش ساختن اين انبارها را كه از سنگ ساخته مي شود و به شكل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبارها پيوسته تخليه مي شود حشرات در آن به وجود نمي آيد و غله در اين انبارها چندين سال مي ماند بدون اين كه فاسد شود و تو بايد بعد از من به ساختن انبارهاي غله ادامه بدهي تا اين كه همواره آذوغه دو ياسه سال كشور در آن انبارها موجود باشد و هر سال بعد از اين كه غله جديد بدست آمد از غله موجود در انبارها براي تامين كسري خوار و بار استفاده كن و غله جديد را بعد از اين كه بوجاري شد به انبار منتقل نما و به اين ترتيب تو براي آذوقه در اين مملكت دغدغه نخواهي داشت ولو دو يا سه سال پياپي خشك سالي شود .

هرگز دوستان و نديمان خود را به كارهاي مملكتي نگمار و براي آنها همان مزيت دوست بودن با تو كافيست، چون اگر دوستان و نديمان خود را به كار هاي مملكتي بگماري و آنان به مردم ظلم كنند و استفاده نا مشروع نمايند نخواهي توانست آنها را مجازات كني چون با تو دوست اند و تو ناچاري رعايت دوستي نمايي.

كانالي كه من مي خواستم بين رود نيل و درياي سرخ به وجود آورم ( كانال سوئز ) به اتمام نرسيد و تمام كردن اين كانال از نظر بازرگاني و جنگي خيلي اهميت دارد، تو بايد آن كانال را به اتمام رساني و عوارض عبور كشتي ها از آن كانال نبايد آن قدر سنگين باشد كه ناخدايان كشتي ها ترجيح بدهند كه از آن عبور نكنند .

اكنون من سپاهي به طرف مصر فرستادم تا اين كه در اين قلمرو ، نظم و امنيت برقرار كند، ولي فرصت نكردم سپاهي به طرف يونان بفرستم و تو بايد اين كار را به انجام برساني، با يك ارتش قدرتمند به يونان حمله كن و به يونانيان بفهمان كه پادشاه ايران قادر است مرتكبين فجايع را تنبيه كند .

توصيه ديگر من به تو اين است كه هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده، چون هر دوي آنها آفت سلطنت اند و بدون ترحم دروغگو را از خود بران. هرگز عمال ديوان را بر مردم مسلط مكن و براي اين كه عمال ديوان بر مردم مسلط نشوند، قانون ماليات را وضع كردم كه تماس عمال ديوان با مردم را خيلي كم كرده است و اگر اين قانون را حفظ نمايي عمال حكومت زياد با مردم تماس نخواهند داشت .

افسران و سربازان ارتش را راضي نگاه دار و با آنها بدرفتاري نكن، اگر با آنها بد رفتاري نمايي آن ها نخواهند توانست مقابله به مثل كنند ، اما در ميدان جنگ تلافي خواهند كرد ولو به قيمت كشته شدن خودشان باشد و تلافي آن ها اين طور خواهد بود كه دست روي دست مي گذارند و تسليم مي شوند تا اين كه وسيله شكست خوردن تو را فراهم كنند .

امر آموزش را كه من شروع كردم ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنويسند تا اين كه فهم و عقل آنها بيشتر شود و هر چه فهم و عقل آنها بيشتر شود تو با اطمينان بيشتري حكومت خواهي كرد .

همواره حامي كيش يزدان پرستي باش، اما هيچ قومي را مجبور نكن كه از كيش تو پيروي نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش كه هر كسي بايد آزاد باشد تا از هر كيشي كه ميل دارد پيروي كند .

بعد از اين كه من زندگي را بدرود گفتم ، بدن من را بشوي و آنگاه كفني را كه من خود فراهم كردم بر من بپيچان و در تابوت سنگي قرار بده و در قبر بگذار ، اما قبرم را مسدود مكن تا هر زماني كه مي تواني وارد قبر بشوي و تابوت سنگي من را آنجا ببيني و بفهمي كه من پدرت پادشاهي مقتدر بودم و بر بيست و پنج كشور سلطنت مي كردم مردم و تو نيز خواهيد مرد زيرا كه سرنوشت آدمي اين است كه بميرد، خواه پادشاه بيست و پنجكشور باشد ، خواه يك خاركن و هيچ كس در اين جهان باقي نخواهد ماند، اگر تو هر زمان كه فرصت بدست مي آوري وارد قبر من بشوي و تابوت مرا ببيني، غرور و خودخواهي بر تو غلبه نخواهد كرد، اما وقتي مرگ خود را نزديك ديدي، بگو قبر مرا مسدود كنند و وصيت كن كه پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا اين كه بتواند تابوت حاوي جسدت را ببيند.

زنهار، زنهار، هرگز خودت هم مدعي و هم قاضي نشو، اگر از كسي ادعايي داري موافقت كن يك قاضي بي طرف آن ادعا را مورد رسيدگي قرار دهد و راي صادر كند، زيرا كسي كه مدعيست اگر قضاوت كند ظلم خواهد كرد.

هرگز از آباد كردن دست برندار زيرا كه اگر از آبادكردن دست برداري كشور تو رو به ويراني خواهد گذاشت، زيرا قائده اينست كه وقتي كشوري آباد نمي شود به طرف ويراني مي رود، در آباد كردن ، حفر قنات ، احداث جاده و شهرسازي را در درجه اول قرار بده .

عفو و دوستي را فراموش مكن و بدان بعد از عدالت برجسته ترين صفت پادشاهان عفو است و سخاوت، ولي عفو بايد فقط موقعي باشد كه كسي نسبت به تو خطايي كرده باشد و اگر به ديگري خطايي كرده باشد و تو عفو كني ظلم كرده اي زيرا حق ديگري را پايمال نموده اي .

بيش از اين چيزي نمي گويم، اين اظهارات را با حضور كساني كه غير از تو اينجا حاضراند كردم تا اين كه بدانند قبل از مرگ من اين توصيه ها را كرده ام و اينك برويد و مرا تنها بگذاريد زيرا احساس مي كنم مرگم نزديك شده است

 


سخنان نادرشاه افشار

 

فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر به دنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من به دور بود .

 

کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است .

 

هنگامی که برخاستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است .

 

لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادمان ببینم .

 

برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می‌آورم .

 

گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند .

 

 

کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندایی از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخاستم .

 

 

 

پادشاه بزرگ یونان ، اسکندر ، پس از تسخیر کردن حکومت های پادشاهی بسیار ، در حال بازگشت به وطن خود بود . در بین راه ، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری گردید . با نزدیک شدن مرگ ، اسکندر دریافت که چقدر پیروزی هایش ، سپاه بزرگش ، شمشیر تیزش و همه ی ثروتش بی فایده بوده است . او فرماندهان ارتش را فرا خواند و گفت :
من این دنیا را بزودی ترک خواهم کرد . اما سه خواسته دارم . لطفاً ، خواسته هایم را حتماً انجام دهید .

فرماندهان ارتش در حالی که اشک از گونه هایشان سرازیر شده بود موافقت کردند که از آخرین خواسته های پادشاه شان اطاعت کنند . اسکندر گفت :
اولین خواسته ام این است که پزشکان من باید تابوتم را به تنهایی حمل کنند .
ثانیاً ، وقتی تابوتم دارد به قبر حمل می گردد ، مسیر منتهی به قبرستان باید با طلا ، نقره و سنگ های قیمتی که در خزانه داری جمع آوری کرده ام پوشانده شود .
سومین و آخرین خواسته این است که هر دو دستم باید بیرون از تابوت آویزان باشد .

مردمی که آنجا گرد آمده بودند از خواسته های عجیب پادشاه تعجب کردند . اما هیچ کس جرأت اعتراض نداشت .
فرمانده ی مورد علاقه اسکندر دستش را بوسید و روی قلب خود گذاشت گفت :
پادشاها ، به شما اطمینان می دهیم که همه ی خواسته هایتان اجرا خواهد شد . اما بگویید چرا چنین خواسته های عجیبی دارید ؟

در پاسخ به این پرسش ، اسکندر نفس عمیقی کشید و گفت :

من می خواهم دنیا را آگاه سازم از سه درسی که تازه یاد گرفته ام . می خواهم پزشکان تابوتم را حمل کنند چرا که مردم بفهمند که هیچ دکتری نمی تواند هیچ کس را واقعاً شفا دهد . آنها ضعیف هستند و نمی توانند انسانی را از چنگال های مرگ نجات دهند . بنابراین ، نگذارید مردم فکر کنند زندگی ابدی دارند .

دومین خواسته ام در مورد پوشاندن طلا ، نقره و جواهرات دیگر در مسیر راه به قبرستان ، این پیام را به مردم می رساند که حتی یک خرده طلا هم نمی توانم با خود ببرم . بگذارید مردم بفهمند که دنبال ثروت رفتن اتلاف وقت محض است .

و درباره ی سومین خواسته ام یعنی دست هایم بیرون از تابوت باشد ، می خواهم مردم بدانند که من با دستان خالی به این دنیا آمده ام و با دستان خالی این دنیا را ترک می کنم .

آخرین گفتار اسکندر ؛ بدنم را دفن کنید ، هیچ مقبره ای برایم نسازید ، دستانم را بگذارید بیرون باشد تا اینکه دنیا بداند شخصی که چیز های خیلی زیادی بدست آورد هیچ چیزی در دستانش نداشت زمانی که داشت از دنیا می رفت !

نتیجه اخلاقی : چه خوب است که از تاریخ پند بگیریم و اندرز هایش را بکار بندیم !


 

 

 

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->

  • نويسنده : سینا فروتن